شهید حميدرضا ملاحسني

   ١٢٦٦
   ملاحسني
   حميدرضا
   علي اكبر
   
   محصل
   ٥ مرداد ١٣٤٤
   ١٢ آبان ١٣٦٢
   پنجوين
   پيك گردان عمار
 
 
توضیحات

 

 

زندگي نامه شهید بزرگوار حمیدرضا ملاحسنی :

 

شهید حمیدرضا ملاحسنی در سال ۱۳۴۴ در خانواده‌ای متدین و انقلابی در تهران چشم به جهان گشود و تحت تربیت مکتب عاشورایی امام خمینی (ره) رشد کرد شهيد حميدرضا هميشه از پوشيدن لباس‌هاي نو پرهيز مي‌كرد؛ وي در ابتدا كفش‌هاي نو را خاك‌آلود ‌كرده، سپس مي‌پوشيد و دليل اين كار جلوگيري از حسرت خوردن بچه‌هاي محله بود. شهيد حميدرضا در خانواده‌اي رشد يافت كه قبل از انقلاب تلويزيون در آن خانه نبود و پدرم از تلويزيون به عنوان لانه شيطان ياد مي‌كرد كه پس از انقلاب و تغيير محتواي برنامه‌ها، پدر اجازه دادند تلويزيون را روشن كنيم. بعد از سال‌ها آثار تربيت و روزي حلال را در شهيد حميدرضا مي‌ديديم؛
شهيد ملاحسني در سن10 تا 14 سالگي مكبر مسجد بود و بعد از هر نماز همراه تكبير حديثي از ائمه اطهار (ع) قرائت مي‌كرد؛ وي در 14سالگي در مسجد به بچه‌ها قرائت قرآن كريم آموزش مي‌داد و حدود 2 تا 3 ساعت به عبادت و راز و نياز مي‌پرداخت؛ زماني كه وي به نماز مي‌ايستاد، طوري محو نماز مي‌شد، كه گويي در اين عالم نيست. شهيد حميدرضا در روزهاي دوشنبه و پنج‌شنبه روزه مي‌گرفت و مي‌گفت «اين روزه‌ها سپري در مقابل آتش جهنم مي‌شود»، ايشان كتاب‌هاي معاد شهيد دستغيب را مطالعه مي‌كرد و قبل از خواب به خواندن سوره واقعه مبادرت مي‌ورزيد و ما را به آن سفارش مي‌كرد. رضايت مادر براي شهيد حميدرضا خيلي مهم بود؛ وقتي مادر در هواي گرم، آشپزي مي‌كرد، شهيد با بادبزن سعي مي‌كرد محيط را براي مادر قابل تحمل كند. شهيدحميدرضا بعد از مدتي با جمع‌ كردن پول‌هاي خود، يك دستگاه تهويه هوا براي آشپزخانه گرفت، مادرم به او گفت «‌خودمان مي‌خريديم تو براي چي‌ اين كار را كردي»‌ پاسخ داد «مادر! بعداً اين را مي‌بيني، ياد من مي‌كني». براي حميدرضا مسلم بود كه به شهادت مي‌رسد؛ وي حتي در وصيت‌نامه خود اشاره كرده بود «اگر جسمي ناتوان از من باقي ماند كه اميد آن كم است، آن را در كربلاي ايران يعني بهشت‌زهرا (س) دفن كنيد و اگر جسمي براي شما نيامد اين را بدانيد كه فاطمه زهرا (س) و امام زمان (عج) بر بالاي سر ما مي‌آيند و ما تنها نيستيم».
ايشان در مهر سال 1361 در سن ۱۷ سالگی عازم مناطق عملیاتی حق علیه باطل شد و در عمليات والفجر مقدماتي از لشكر 27 محمد رسول‌الله (ص) در منطقه عمومي فكه حضور يافت پس از اين عمليات به تهران برگشت. شهيد ملاحسني 10 روز قبل از شهادت، نامه‌اي به مادر ‌نوشته و در بالاي نامه مي‌نگارد «آخرين نامه»؛ وي در اين نامه نوشته بود «مادر من را ببخشيد كه لباس‌هاي داخل ساك ـ كه از منطقه براي شما مي‌آيد ـ تميز نيست، من وقت نكردم آنها را بشويم»؛ مادر مي‌دانست كه او ديگر برنمي‌گردد زيرا وقتي براي آخرين بار كه به جبهه مي‌رفت، نگذاشت كه او در بدرقه راهش آية‌الكرسي بخواند تا بلكه روح بي‌تاب خود را از قفس تن آزاد كرده و به سوي معشوقي كه سال‌ها انتظار ديدارش را مي‌كشيد، پرواز كند. معشوقش چه وعده‌اي به او داده بود كه زيباترين مهر مادري را به اين وعده فروخت؟  شهید حمیدرضا ملاحسنی با عنوان پیک گروهان شهید باهنر، گردان عمار، لشگر ۲۷محمد رسول الله (صل الله علیه و آله) تحت فرماندهی شهید والامقام محمد ابراهیم همت به همراه پدرش در جبهه شرکت داشت و در تاریخ ۱۲ آبان ۶۲ در جریان عملیات «والفجر۴» در منطقه کوهستانی پنجوین عراق، مجروح و به همراه تنی چند از همرزمان به دست نیروهای بعثی افتاده است و طبق اعلام نیروهای اطلاعاتی ایران، بعثی‌ها مجروحین را به شهادت رسانده و پيكر مطهرش در شهر «سید صادق» عراق در حالی که ۱۸ سال از بهار زندگی‌اش می‌گذشت، به عنوان مفقودالاثر به خاک سپرده‌ شد.

حكمت‌الله ملاحسني پدر شهيد حميدرضا، پس از جانباز شدن در دوران دفاع مقدس، در معراج شهدا فعاليت مي‌كرد؛ وي به دوستان نزديك گفته بود، مديون هستيد، اگر جنازه پسر مفقودم رجعت كند ولي نگذاريد خودم او را غسل و كفن كنم. وي پس از 12 سال انتظار در سال 74 به رحمت خدا رفت. عفت لهاردي مقدم، مادر بزرگوار شهيد حميدرضا كه فرزندي باتقوا و مخلص را در دامان خود پروردانده بود، در سال 79 و پس از 17 سال چشم‌انتظاري دعوت حق را لبيك گفت.

در اوایل سال ۱۳۸۹ تعداد ۱۲ شهید معظم در عملیات عمرانی توسعه شهر «سیدصادق» عراق کشف و طی مراسم با شکوهی به جمهوری اسلامی ایران تحویل داده شدند و تعداد ۳ تن از این شهدای عزیز با درخواست شهردار وقت تهران و موافقت ستاد شهدای گمنام کشور با حضور مردم تهران در تاریخ ۱۲ مهر ۸۹ همزمان با سالروز شهادت امام جعفرصادق (ع) در بوستان نهج‌البلاغه واقع در میدان پونک به خاک سپرده شدند.

در روز جمعه ۱۲ آذر ۸۹ این مکان مقدس به قدوم مبارک ولی امر مسلمین حضرت آیت الله خامنه‌ای (مدظله العالی) متبرک و منوّر شد و معظم له در جریان کرامت و اعلام هویت شهید قرار گرفتند.

 

 

وصیتنامه شهید حمیدرضا ملاحسنی

"بسم رب الشهدا والصدیقین "

"من المومنین رجال صدقوا ماعاهدوا الله علیه ، فمنهم من من قضی نحبه و منهم من ینتظر وما بدلوا تبدیلا "
بعضی ازآن مومنان بزرگ مردانی هستند که به عهد و پیمانی که با خدا بستند کاملا وفا کردند، بعضی از انها بر ان عهد ایستادگی کردند و شهید شدند و برخی به انتظار شهادت مقاومت کرده و عهد آنها تغییر نکرد. چه عارفانه است ناله آخرین را سر دادن چه عاشقانه لبیک آخرین را گفتن با سلام و درود بی کران به محمد وآل محمد (ص) که خط سرخ شهادت را ترسیم نموده تا به انسانها راه به خدا رسیدن را بیاموزد، به ما یاد بدهد که در مقابل دشمنان اسلام و اهل بیت و معصومین چگونه مبارزه کنیم و امروز این سلاله پاک رسول الله زاده زهرا (س) خمینی روح الله است که چراغ روشنای راه ما می باشد و این مسئولیت خطیر رهبری را به عهده دارد. شهادت راحت ترین و آسانترین و بهترین راه رسیدن به خداوند می باشد. شهادت با بالاترین درجه کمال انسان است. ای افرادی که وصیت نامه این حقیر را می شنوید زندگی این دنیا را خانه اصلی خود مپندارید که زندگی در رفتن است و نه در به قصد رسیدن. ما برای خوشی به این دنیا نیامده ایم، اینقدر به فکر دنیای فانی نباشید که چشم بر هم زنید پیر شده اید و پایتان لب گور است و آن وقت دیگر خیلی دیر شده است و جز این نیست که دنیا فریب و دروغ است و به فقرا و جبهه های جنگ و جنگ زدگان کمک کنید. اگر توانستید کتاب های آقای دستغیب را بخوانید تا میلتان به زندگی این دنیا کم شود.

ای حزب الهی ها، کلید بهشت شرط خود سازی که فرموده امام عزیز است را خوب عمل کنید قرآن را زیاد بخوانید. در روزقیامت قرآن درد ما را دوا می کند، پشیمانی به درد نمی خورد و گفته قرآن را تا حد امکان عمل کنید و به دیگران بیاموزید. آیه الکرسی را زیاد بخوانید. شبها با وضو بخوانید هر شب در موقع خواب که مرگ کوتاه مدت است، سوره واقعه را بخوانید ذکر خدا را فراموش نکنید، دعاها را زیاد بخوانید. ما غیر از دعا و نیایش چیز دیگری نداریم. مسائل نفسانی را که جهاد اکبر است مواظب باشید که سرکش نباشد. برای خدا کار کنید. اختلافات داخلی را کم کنید مسائل اخلاقی را حتما رعایت کنید. در نماز جماعت و نماز جمعه حتما شرکت کنید. مساجد را خالی نکنید، در هر سنگری که هستید آنرا محکم حفاظت کنید.

اگر جسمی ناتوان از من باقی ماند که امید آن کم است آن را در کربلای ایران یعنی بهشت زهرا (س) دفن کنید و اگر جسمی برای شما نیامد این را بدانید که فاطمه زهرا (س) وامام زمان (عج) بر بالای سر ما می آیند و ما تنها نیستیم مبادا میدان را خالی کنید تا کسانی که دشمن اسلام هستند بر همه مسلیمن تسلط پیدا کنند. سطح آگاهی بچه های مسلمان را بالا ببرید و ریشه های عقیدتی آنها را محکم کنید تا از اسلام منصرف نشوند امیدوارم که شما به آنها عمل کنید و به دیگران تذکر دهید و از این لحاظ شرمنده شما هستم. اگر شهادت نصیب من شد که به آرزوی دیرینه خویش رسیده ام و راه حسین (ع) را که راه مبارزه و خون بود را تداوم داده ام و من و تمامی رزمندگان برای رفع تکلیف می جنگیم و در این راه از هیچ عاقبتی نمی هراسیم.

انشاء الله که شما حزب اللهی ها هم در این راه شهادت از دنیا بروید. چون مرگ در بستر درد آور است برای جوانان. و انشاءالله خداوند گناهان گذشته ما را ببخشد. برادران حزب اللهی جبهه را تنها نگذارید و حتما در این دانشگاه اسلامی که کارنامه قبولی اش شهادت است شرکت کنید من این راه را با علاقه و میل قلبی خویش انتخاب کردم و با آغوش باز به استقبال لقاء الله می شتابم و انشاء الله به هدفم می رسم و این مرگ در راه خدا یعنی «شهادت » از عسل برایم شیرین تر و از آب خنک در روز تابستان گواراتر می باشد.

اما سخن با پدر ومادر و برادرانم و خواهرم هر کدام برای من الگوی تقوا و ایمان بودید و احکام اسلامی را برای من یاد آوری می کردید، زنده ماندن من که نتوانست برای شما و اسلام مفید باشد. شاید شهید شدنم بهتر باشد من که در این مدت اندک عمرم نتوانستم زحمات شما را جبران کنم. ان شاء الله در روز موعود پاداش زحمات شما را خواهم داد. در این مدت عمر کوتاهم خطاهای زیادی از من سر زده است امیدورام که هم شما و هم همه کسانی که این وصیتنامه را می شنوید من را ببخشید و از درگاه خداوند متعال برای من طلب مغفرت و آمرزش نمایید. اگر جسمی ناتوان از من باقی ماند که امید آن کم است آن را در کربلای ایران یعنی بهشت زهرا (س) وامام زمان (عج) بر بالای سر ما می آیند و ما تنها نیستیم. مقدار پولی که از من باقی مانده به جبهه های جنگ و جنگ زدگان و اگر هم خودتان لازم داشتید یک مقدار مورد احتیاج را برداشته و بقیه را به اسلام و مسلمین بدهید تا شاید آنها باعث جلوگیری از ورود آتش بر من در روز قیامت باشند. اگر توانستید یک ماه روزه و یک ماه نماز قضا بجا آورید برای من. و همچنین هر موقع که بیکار شدید برای من صلوات بفرستید. مراسم شادی و شوق شهادت را کم خرج کنید. گریه نکنید چون شهید عزاداری نمی خواهد پیرو می خواهد.

خدایا کمکم کن تا این جسمم ناتوان خویش را در راه تو نثار کنم. اگر کسی ادعای طلب کرد و شما او را می شناختید طلب او را بپردازید. کسیکه شهادت را دوست دارد دنیا و دروس علوم و فیزیک برای او فریبی بیش نیست در هر جا که هستید در صف نماز جمعه و جماعت و .... همیشه امام راه این قلب تپنده مردم مستضعف دنیا را، این پیر جهان را، این ناخدای کشتی نجات را دعا کنید. تا خداوند نگه دار او باشد و شما هم او را یاری کنید و همچنین خداوند تمام مسئولین کشور را که در خط امام هستند محفوظ بگرداند. با سلام و درود بر امام زمان (عج ) و نایب بر حقش امام خمینی و روحانیت مبارز در سنگرهای مختلف. مرگ بر آمریکا، شوروی، فرانسه، انگلیس، اسرائیل، و تمامی دولت های ظالم روی کره زمین.

« والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته »
۲۹/۰۲/۱۳۶۲